امیر احمد رحمتی، کارگردان نمایش آیینی «خانهای از گل و اندوه» در گفتوگو با خبرگزاری حوزه با اشاره به اینکه این اثر بر پایه سالها کاوش تاریخی، بازآفرینی متنی و تلاش خستگیناپذیر گروه هنری شکل گرفته است، اظهار کرد: با وجود اینکه برنامهریزی اولیه بر آغاز اجرا از نوزدهم آبانماه استوار بود، اما به علت فشردگی جدول اجراها و محدودیت زمان، از شب بیستوسوم آبان اجرای عمومی را شروع کردیم و تا ششم آذر روی صحنه خواهیم بود. پنجشنبهها و جمعهها دو سانس اجرا پیشبینی شده و در روز شهادت حضرت زهرا(س) نیز نمایش در دو نوبت ۱۸:۴۰ و ۲۲ به روی صحنه میرود. سایر اجراها ساعت ۲۰:۲۰ در سالن اصلی شهید مطهری فرهنگسرای خاوران برگزار میشود و هر سانس حدود ۳۲۰ مخاطب را میپذیرد.
وی درباره فرایند شکلگیری متن نمایش توضیح داد: نخستین نسخه این نمایشنامه را سالها پیش حسین مهکام، براساس طرحی که نوشته بودم آماده کرد؛ اما گذشت زمان و دگرگونیهای جدی در ساحت فرهنگی جامعه، ما را به این نتیجه رساند که متن باید متناسب با زبان امروز بازنویسی شود. از همین رو بازآفرینی اثر را به سید مرتضی هاشمی گلپایگانی سپردیم که با قلمی توانا، متن را کاملاً تازه، دقیق و سازگار با فضای امروزی بازنویسی کرد. متن اولیه از نظر زبان و ساختار واقعگرایانه برای مخاطب امروز گیرایی کافی نداشت و این اصلاحات کمک کرد روح اثر زندهتر شود.
رحمتی با اشاره به اینکه مدت زمان اجرا حدود صد دقیقه است، افزود: این نمایش با حضور نزدیک به بیست بازیگر روی صحنه میآید؛ هشت نفر از آنان نقشهای محوری را بر عهده دارند و باقی بازیگران در قالب فرمهای حرکتی، فضاسازی، اجراهای تصویری و ساخت اتمسفر صحنه همراهی میکنند. این تلفیق موجب شده نمایش از حیث روایت و تصویرسازی ساختاری استوار و چشمگیر داشته باشد.
کارگردان «خانهای از گل و انده» درباره بستر داستانی اثر گفت: روایت نمایش درباره زوجی ایرانی است که پس از سالها زندگی در آلمان، برای زیارت به مدینه سفر میکنند. اقامت آنها در هتلی که صاحب آن فردی سختگیر، متعصب و ضدشیعه است، زمینهساز برخوردهای فکری و اعتقادی میشود. این تقابل، ریشهای در تاریخ صدر اسلام دارد و به مخاطب نشان میدهد که این نوع نگاه متعصبانه از گذشته تا امروز امتداد یافته است. این زوج در مدت اقامتشان با صداها و رخدادهای عجیب روبهرو میشوند و بهتدریج درمییابند که محل ساخت هتل، دقیقاً بر بقایای بیتالاحزان حضرت زهرا(س) قرار گرفته است. همین امر کشمکشی روحی و اعتقادی میان آنان و صاحب هتل ایجاد میکند. برای عمقبخشیدن به روایت، شخصیت «رضا» در دو بازه زمانی حضور دارد؛ هم در زمان معاصر و هم در بستر تاریخیای که در آن سلمان فارسی، مقداد، ابوذر و خالد بن ولید دیده میشوند و مأموریت ساخت بیتالاحزان به فرمان امیرالمؤمنین(ع) روایت میشود.
رحمتی با اشاره به اینکه بخش تاریخی نمایش تنها جنبه احساسی ندارد، توضیح داد: در بخش مربوط به بیتالاحزان به صراحت بیان میشود که این مکان صرفاً محل گریه نبود، بلکه پایگاهی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای حضرت صدیقه کبری(س) به شمار میرفت. ایشان در آنجا با زنان مدینه درباره شرایط پس از رحلت پیامبر(ص)، انحرافات ایجاد شده و مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) گفتوگو میکردند. بسیاری از مردم از این وجه مهم تاریخ بیخبرند و تصور عمومی این است که بیتالاحزان فقط محل سوگواری بوده است، درحالیکه آنجا کانون روشنگری و افشاگری ظلمهای دوران بود.
این کارگردان درباره شیوه طراحی صحنه و دکور اثر بیان کرد: ساخت یک دکور عظیم برای این نمایش بیش از توان مالی ما هزینه داشت؛ بهویژه اینکه حمایت کافی در اختیار نداشتیم. بنابراین تصمیم گرفتیم به جای دکور ثابت، از نورپردازی حرفهای، پردههای سیال، ترکیب رنگهای خاکی و تیره و وسایل قابل حمل برای فضاسازی بهره ببریم تا هم تفاوت زمانی روایتها مشخص شود و هم مخاطب کاملاً در فضای اثر قرار گیرد. بازخوردهای مثبت نشان داد که این انتخاب حرفهای و درست بوده است.
رحمتی با قدردانی از همکاری وزارت دفاع و فرهنگسرای خاوران گفت: به خاطر هزینههای سنگین تولید، بخشی از بلیتها را با نیت نذر فرهنگی برای گروههای مختلف عرضه کردهایم تا اقشار بیشتری بتوانند این اثر را ببینند. هدف ما درآمد مالی نیست؛ هدف انتقال یک حقیقت تاریخی و دینی به مخاطب امروز است.
وی درباره انتخاب این سوژه اظهار کرد: سالهاست با این دغدغه روبهرو هستم که روایتهای مربوط به حضرت زهرا(س) یا تحریف میشوند یا کمرنگ جلوه داده میشوند. برخی پیوسته تلاش میکنند مفهوم «شهادت» را کنار بزنند و از «وفات» سخن بگویند؛ در حالی که رنجها، فشارها و حوادثی که بر ایشان وارد شد در منابع معتبر کاملاً روشن است. ما وظیفه داریم تصویری درست و مبنایی از تاریخ را به نسل امروز منتقل کنیم. روایت شهادت حضرت زهرا (س) همواره با مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) همراه است و در آثار آیینی ناگزیر این پیوند دیده میشود. در این نمایش تلاش شده تا فلسفه وجودی بیتالاحزان، علت ساخت آن، چرایی تخریب چندباره آن و اینکه چرا برای حاکمان وقت خطرناک تلقی میشد، بازنمایی شود. بسیاری از مردم نمیدانند آنجا مرکز روشنگری و مقاومت فاطمی بود. ما سعی کردیم صدای حضرت و اعتراض تاریخی ایشان را در قالب نمایش زنده کنیم تا مخاطب امروز بفهمد که چه حقیقت بزرگی در پس این روایت نهفته است.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: نمایشهای آیینی در کشور ما با وجود ظرفیت عظیم فرهنگیشان، از کمبود حمایت رنج میبرند. بودجههای اندک، نبود امکانات مناسب و بیتوجهی برخی نهادها باعث شده گروههای آیینی با دشواری فراوان تولید اثر کنند. در حالی که یک گروه پنجاهنفره ماهها وقت و انرژی صرف میکند، حمایت کامل مالی تقریباً وجود ندارد. خیرین فرهنگی که در مناسبتهای مذهبی کمکهای وسیع دارند، میتوانند بخش کوچکی از نذورات خود را برای احیای نمایشهای آیینی اختصاص دهند.
رحمتی درباره مخاطبان نمایش گفت: ما نمایش را فقط برای جامعه مذهبی تولید نکردهایم. تلاش ما این است که جوانانی که فاصله گرفتهاند، افرادی که کمتر مجال حضور در مراسم مذهبی دارند یا کسانی که آگاهی تاریخیشان کم است، از طریق نمایش دوباره با حقیقت فاطمی آشنا شوند. نمایش این قابلیت را دارد که دهها نکته را در زمانی محدود منتقل کند؛ نکاتی که شاید در جلسات طولانی قابل بیان نباشد. هنر نمایش اثر را لطیف، غیرمستقیم و ماندگار میکند و مخاطب با هر سلیقهای میتواند آن را دریافت کند.
وی در پاسخ به شبهه «ضعف فرم در نمایشهای آیینی» بیان کرد: این نگاه سطحی نتیجه نبود بودجه و امکانات است، نه ناتوانی گروههای آیینی. اگر امکانات حرفهای و سالنهای مناسب در اختیار این گروهها قرار گیرد، نمایش آیینی میتواند همتراز یا حتی برتر از آثار شاخص رئال یا مدرن اجرا شود.
این کارگردان تئاتر در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: هزینه بالای اجاره پلاتو و نبود تجهیزات مناسب، عرصه را بر گروههای آیینی تنگ کرده است. در مجموعه فرهنگی ـ نمایشی تراب، نوجوانان تا افراد باتجربه کنار یکدیگر با نیت خدمت به فرهنگ اهلبیت(ع) فعالیت میکنند و این فضا برای بسیاری از جوانان بسترساز هویت و امید است. آنچه امروز بیش از همه نیاز داریم، حمایت مردم، یاری خیرین و تقویت جریان نذر فرهنگی است تا این مسیر نورانی ادامه یابد و نسل جدید از این دریای معارف بهرهمند شود.
رحمتی با اشاره به دشواریهای تولید آثار آیینی توضیح داد: یکی از مشکلات اساسی در مسیر تولید نمایشهای دینی، کمبود پژوهشهای بنیادین است. بسیاری از گروهها به دلیل فشار زمان یا نبود امکانات پژوهشی، ناچارند از روایتهای سطحی استفاده کنند؛ در حالی که نمایش آیینی باید بر پایه تحقیق متقن، منابع اصیل و تحلیل تاریخی دقیق بنا شود. ما برای نگارش و بازنویسی «خانهای از گل و انده» ساعتهای طولانی در منابع تاریخی و روایی جستوجو کردیم تا بخشهایی که کمتر گفته شده و نقاطی که در تاریخ مهجور ماندهاند، بهدرستی روشن شود. ظرفیت نمایش آیینی، ظرفیت بازخوانی تاریخ است و اگر این کار درست انجام نشود، اصل پیام دینی آسیب میبیند.
وی درباره شیوه هدایت بازیگران نیز توضیح داد: در این اثر تلاش کردیم بازیگر فقط نقشآفرین صحنه نباشد؛ بلکه حامل یک پیام معنوی باشد. با بازیگران جلسات تفسیری و تاریخی گذاشتیم تا آنها بتوانند از عمق قلب و روح خود با شخصیتها ارتباط برقرار کنند. وقتی بازیگر بداند در صحنه در حال بازنمایی چه حقیقت تاریخی و چه مظلومیتی است، کیفیت بازی بسیار متفاوت میشود. برخی بازیگران هنگام تمرین صحنههای مربوط به حضرت زهرا(س) اشک میریختند، چون دیگر فقط یک نقش نبود؛ یک حقیقت زنده و جاری بود که باید با تمام وجود منتقل میشد.
این کارگردان در بخش دیگری از سخنان خود افزود: نکته مهم برای ما این بود که پیام اصلی اثر صرفاً در قالب سوگ و مصیبت محدود نشود. گرچه «بیتالاحزان» در نگاه عمومی محل گریه است، اما ما تاکید کردیم که این مکان، پایگاه بیداربخشی و مقاومت فاطمی بوده است. تلاش کردیم نگاه مخاطب از «سوگمحوری» به «نورمحوری» تغییر کند؛ یعنی بهجای اینکه فقط با رنجها مواجه شود، عظمت شخصیت حضرت زهرا(س)، عمق نگاه سیاسی ایشان و جایگاه قطعیشان در دفاع از ولایت را هم درک کند. هدف، ایجاد یک نگاه عمیق و چندلایه به شخصیت ایشان بود.
رحمتی همچنین درباره ارتباط این نمایش با مسائل امروز جامعه بیان کرد: یکی از اهداف ما این بود که مخاطب احساس نکند در حال تماشای یک واقعه تاریخی صرف است. تقابلها، نگاههای متعصبانه و تلاش برای تحریف حقیقت، مسائلی هستند که امروز نیز در اشکال مختلف وجود دارند. ما با انتخاب روایتی که هم در گذشته ریشه دارد و هم در امروز بازتاب دارد، خواستیم به مخاطب نشان دهیم که مسئله «حق» و «باطل» و تلاش برای خاموشکردن صدای حقیقت، موضوعی تاریخی اما مهجور نیست؛ بلکه امری جاری و تکرارشونده در زمانه ماست.
وی در پایان سخنان تکمیلی خود تأکید کرد: امید من این است که «خانهای از گل و انده» فقط یک تجربه هنری نباشد، بلکه دریچهای باشد برای بازگشت دلها به حقیقت فاطمی. هنر آیینی اگر با نیت خالص و پشتوانه پژوهش اجرا شود، میتواند قلبها را نرم کند، نگاهها را متحول سازد و نسل جدید را به درک درستی از ریشههای اعتقادیشان برساند. ما این مسیر را با نیت خدمت آغاز کردهایم و امیدواریم با همراهی مردم، هنرمندان دینی و خیرین فرهنگی این حرکت ادامهدار باشد و نمایشهای آیینی جایگاه واقعی خود را در فرهنگ معاصر پیدا کنند.










نظر شما